چه سرخوشید اگه مثل من سه تا اصول تو یک ترم داشتید الان با موتور خودکشی میکردید:دی :دی:دی هرچند اصن خندم نمیادها:گریه
سه تا اصول داری تو؟؟؟؟؟؟؟!!!!!! چرا اینقد درس داری تو دختر؟ !! من اصن درس ندارم ، خوشحاااااااال
سارا بانو
دوشنبه 8 آبانماه سال 1391 ساعت 02:18 ب.ظ
تازه دو تافقه و دوتا واحد کامپیوترم دارم دوتا اصولم کارشناسیه :گریه :غصه :ضجه تازه باید موضوع واس پایون نامه هم انتخاب کنم جالبه که همه روزای هفتم پره :هق هق گریه
نه صب کنید! داره جالب میشه! جوان و موتورو ... یه بوهایی داره میاد! انگار یه خبراییه! ازاون خبرای بادا بادا مبارک بادا و اینا زود باش بوگو سمانه! _________ من نبهدم
آیا همان سان سنت هستی شما؟ باشه زود میباشم :D
از کجا شرو کنم ؟:ِD تو هم بخوای میتونیم ببریمت:D منتهی پشت من میشینی:D
گیج گولها اینجوری (سه تای) که حال نمیده ، باس دستت رو حلقه کنی دور کمرش سفت ، الکی ها ، بعد سرت رو بچسبونی به پشتش ، بعد اونم یه بند حرف بزنه ، فکرکن تواون سرعت وباد ، یا ابی بخونه ... شب هم باشه ترجیحا ، اوفففففففففففففف پیر نمیشی دیگه
سحر سحر سحر پاشوووووووووووو این فقط یه خواب بود رفیق
ننه من میترسیم تالام سوار نشدم:| و نخواهم شد :|:دی
منم میترسیدم ولی نمیدونی چه کیـــــــــــــــفی داره
اصن یه وعضی
معرکه است
معرکه ها
اگه من میتونستم موتورداشته باشم هیچ وقت ماشین نمی خریدم
سمانه فقط بپا :D
آره باید بپام :دی
اولش همش میگفتم یواش برو یواش ، آخراش که ترسم ریخته بود میگفتم گاز بده
اما خب خطراتش زیاده باید مراقب بود
حالا که اینطوره، منم موتور می خوام

ایشالله آقاتون یه موتور "هم" داشته باشه
راس میگی!
اینم میشه!
پس این شرطو می برم جزو شروط رتبه ی اول
موفق باشی
یادت باشه همون اوادل باشه فقط
یه زمانی موتور سواری یکی از آرزوهای بزرگم بود


حتی بخاطرش گریه می کردم بع مامانم میگفتم چرا من دخترم :دی
خاطرات یک دختر
همون که به راهی گفتم :دی
چه سرخوشید اگه مثل من سه تا اصول تو یک ترم داشتید الان با موتور خودکشی میکردید:دی :دی:دی
هرچند اصن خندم نمیادها:گریه
سه تا اصول داری تو؟؟؟؟؟؟؟!!!!!! چرا اینقد درس داری تو دختر؟ !!
من اصن درس ندارم ، خوشحاااااااال
تازه دو تافقه و دوتا واحد کامپیوترم دارم
دوتا اصولم کارشناسیه :گریه
:غصه
:ضجه
تازه باید موضوع واس پایون نامه هم انتخاب کنم جالبه که همه روزای هفتم پره :هق هق گریه
تو میتونی رفیق :D
مو تالا امتحان نکردُم شاید خوشوم بیاد .. البته اطرافیان کسی موتور نداره ... که مو بخوام سوار شم ... دورادور میتونم بگم که ترسناکه :دی
تو بیا مشهد خودم سوارت میکنم
دورا دورت شاید درست باشه اما تا حد زیادی بستگی به رانندش داره، اگه خوب بره کیف میده :دی
من یه بار با یکی دیگه سوار شدم، جوان بود و جاهل نمیدونی فقط چشارو بسته بودم جیغ میزدم :| :D
جون بود و جاهل ... ننه ادامه بده .. بوگو ... :|:| پامیشی میری با کی موتور سواری ؟:|:|
نه صب کنید! داره جالب میشه!

جوان و موتورو ...
یه بوهایی داره میاد! انگار یه خبراییه!
ازاون خبرای بادا بادا مبارک بادا و اینا
زود باش بوگو سمانه!
_________
من نبهدم
آیا همان سان سنت هستی شما؟
باشه زود میباشم :D
از کجا شرو کنم ؟:ِD
تو هم بخوای میتونیم ببریمت:D
منتهی پشت من میشینی:D
اون بی نام و نشونه، من بودم. با موبایل اومدم،این بود که فراموش کردم اسممو بذارم
طفلی سانی...
اون طفلیه؟!!! پ من چیم؟!
اون من نیست ینی درواقع من اون نیستم ... باور کن :دی
ننه باشه پشتت میشنیم :دی
اون من نیستا گفته باشم ..
در کامنت قبلی مشخص شد که کی بوده

همینطوری ژستشو بیایم
هر دوتاتون پشت خودم بشینین اون جوونم میندازیمش بیرون ، فقط من بلد نیستم موتو روندن :|
گیج گولها
اینجوری (سه تای) که حال نمیده ، باس دستت رو حلقه کنی دور کمرش سفت ، الکی ها ، بعد سرت رو بچسبونی به پشتش ، بعد اونم یه بند حرف بزنه ، فکرکن تواون سرعت وباد ، یا ابی بخونه ... شب هم باشه ترجیحا ، اوفففففففففففففف
پیر نمیشی دیگه
سحر سحر سحر پاشوووووووووووو این فقط یه خواب بود رفیق
سانی دیگه قربونت سحر میگه باس دونفره باشه، خودتو دیگه جا نکن :D
حالا که فکرشو میکنم میبنم از موتور نمیترسم
سحر از این کارا یاد ننه ی من نده ها غیرتی میشم :|:|
حالا که اینطور شد منم حتما پشت ننم میشنم :| والا ..:| چه مفهومی داره :|
دوستان پاشید از خواب :|
ننت ازین چیزا یاد داره


همون بیدار شیم بهتره
آره خیلی کیف میده

مخصوصا اگه اونی که دوسش داری پشت سرت بشینه و تو هم هی ترمز کنی
یا اینکه اینقد گاز بدی که بترسه و تو بهش بگی تا نگی دوست دارم سرعتو کم نمیکنم