مخالفت میکند...

گرفته

بزرگ شده

سرکش شده

مهارش از دستم خارج شده

حریم خدا در وجودم را می گویم.....

هرچقدر جلسه و گفتمان برایش میگذارم باز هم کار خودش را میکند

                  

نظرات 5 + ارسال نظر
سحر شنبه 20 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:09 ق.ظ

کتک میخواد

کارش از کتکم گذشته، حبس میخواد بعلاوه ی شکنجه...دیوانه شده

تمنا یکشنبه 21 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 06:51 ب.ظ

سرخود شده چش سفید


بدجور :دی

اناردانه دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 06:11 ب.ظ

مخالفت میکنه، چون میدونه درسته!

از نظر بقیه و از دیدگاه عقل داره مخالفت میکنه چون نمیفهمه!! باید بسپرم به تصمیمات عقل!
اصن دعوایی دارن اینا :| عقلو دلو میگم

Reza-Zeus چهارشنبه 24 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:16 ب.ظ http://www.reza-zeus.blogsky.com/

دوستانه حلش کنید

حرف دوستانه نمیفهمه ، فیزیکی هم باهاش برخورد کردم نفهمید تازه !
دیگه گذاشتم به مخالفتش ادامه بده ، همه میگن دل آدم خوب میگه تو این جور مواقع

باران شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:51 ب.ظ http://www.baran-s22.blogfa.com/

این حسینی که چنین در صحراست این همان غنچه سرخ زهراست ...
در این شبها اگر باران چشمانت فرو ریخت کویر قلب مارا هم دعا کن

شما هم دعا بفرمایین
موید باشی دوست عزیز

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد