پیوندها
جدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- سمانه 123
بایگانی
- اردیبهشت 1398 1
- آذر 1396 1
- آبان 1396 1
- دی 1394 1
- مرداد 1394 1
- خرداد 1394 2
- اردیبهشت 1394 1
- فروردین 1394 1
- بهمن 1393 2
- آبان 1393 2
- مهر 1393 2
- شهریور 1393 6
- مرداد 1393 2
- تیر 1393 7
- خرداد 1393 12
- اردیبهشت 1393 4
- اسفند 1392 1
- بهمن 1392 8
- دی 1392 6
- آذر 1392 3
- آبان 1392 3
- مهر 1392 3
- شهریور 1392 7
- مرداد 1392 3
- تیر 1392 2
- خرداد 1392 1
- اردیبهشت 1392 4
- فروردین 1392 1
- اسفند 1391 5
- بهمن 1391 2
- دی 1391 9
- آذر 1391 7
- آبان 1391 6
- مهر 1391 6
آمار : 44111 بازدید
Powered by Blogsky
...
خیلی درد آوره وقتی ببینی یکی از بهترین دوستات تو رابطه ی عاطفیش به بن بست خورده و داره به طلاق فکر میکنه....
و این تمام فکر و ذهنت رو درگیر میکنه ، اون هم تو این روزهای سخت ....
سردرد های عصبی میگرنیش رو ببینی و نتونی باهاش زیاد هم صحبت بشی چون ازش دوری ...
یکی از خبر های خوشی که این روزها امیدوارم هر لحظه بشنوم شیرین شدن رابطه ی سارا با همسرش بعد از فقط یک سال و نیم زندگی هست.
سمانه
شنبه 25 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:20 ب.ظ
اره خیلی تلخه :(
من یکی از دوستانم سنی هم نداره طفلی متولد 72 هست فکر کنم خیلی ماهه هم خودش هم خانوادش ... طلاق گرفتن ... به همین سادگی :| حالم گرفته شد اساس .. اینکه بگم مقصر کدوم طرفه نمیشه گفت ... با توجه به شناختی که از هر دوشون دارم هر دوشون خوبن ... ولی چه میشود کرد ... واساسی ترین ضربه تو این اتفاقات شامل حال دختر میشه ... پسرا شاید زود بتونن کنار بیان ...
انشالا که به طلاق نکشه کار دوستت و خداوند به بهترین وجه راست و ریس کنه کارا رو ...
یعنی پدر مادرشم طلاق گرفتن؟!
خدا نصیب نکنه انشالله
خیلی طلاق زیاد شده
و خب دلیل اکثرشون یکی هست و قابل رفع
آره منم هر دوتاشونو میشناسم ، خیلی خوبن ،اما دلیل این همه سردی رو هم میدونم ....
انشالله ، دعا کن
من که با دیدن هر نشانه ایی میگم خبر خوش از سارا بهم میرسه
امروز دوباره یه دسته کبوتر جلوی پام نشسته بودن رو زمین و من خوشحاااال از اینکه خبر خوب میشنوم
نه منطورم اینه که خودش و خانوادش واقعا خوبن ... دختره و پسره از هم جدا شدن ... :( " نرگس و مرتضی " از بچه های مسجدمحله مون بودن هر دو :( خانواده دختره کلا از اون محله رفتن ... :(
البته اینم بگم که وقتی اونموقع خبر عقدشونو شنیدم زیاد خوشحال نشدم چون حس میکردم خانوادتا" بهم نمیخورن ...
انشالا به خیر بگذره ...
طلاق خیلی زیاد شده ، اگر کاملا به طلاق محضری نرسه طلاق عاطفی صورت میگیره ....
آره منم خیلی میبینم اطرافم متاسفانه ازین موارد، امان از خانواده ها ....
زندگی خیلی وقتها، اصلا اونجوری که ماها فکر میکنیم، نیست!
قبل از ازدواج تصور می کنیم هرکدوم مون زندگی متفاوت تر از همه خواهیم داشت. از همه زیباتر و دلچسب تر...
اما شاید خیلی وقتها ، خیلی زودتر از اونچه که فکرشو میکنیم، دنیای کوچک خوشبختی مون رو به افول پیش میره...
این اتفاق تلخیه که برای خیلی ها افتاده...
همونها که به آخر خط رسیدن.
و همونطور که خودت هم گفتی، واقعا دردآوره!
و منهم آرزو میکنم دنیاهایی که قرار خیلی زود به آخر برسه، اصلا هیچ وقت شروع نشه!
یا اینکه، همگی مون اونقدر فهمیده باشیم که اجازه ی اینجور بهم خوردن توازن زندگی رو ندیم.
انشاالله که به خیر پیش بره.
آره درسته
خیلی زود به افول میره چون یادمون میره خیلی قراردادها رو
انشالله
طلاق !
بیچاره اونایی که راهشون به دادگاه خانواده و اینا کشیده میشه بیچاره تر پدر و مادرا پیر میشن از غصه...
انشالله که مشکلشون حل بشه ...
بله خیلی سخته
انشالله
ایشالله روابطشون حسنه شه . . .
انشالله
طلاق خیلی پروسه سخت و اعصاب خرد کنیه
متاسفانه خیلی هم زیاد شده همش هم بخاطر دروغ های که اولش میگن یا عدم دقت های که باید قبل ازدواج بشه
دختر عمه من ۵ سال طول کشید تا طلاق گرفت اخرشم فقط ازمهریه ش دوتا سکه ش رو گرفت
یکی دیگه ۷ سال طول کشید تا طلاق بگیره
این یکی دوستم پدرشوهرش مولتی میلیونره گفته باید خرج عروسی که گرفتم رو بدی تا طلاقت بدم !! حالا پسرشون مشکل روانی داشته نگفتن طلبکار هم شدن
خداکنه اون زندگی که باید به اینجا برسه اصلا شروع نشه
ان شالله مشکل اینها هم حل بشه اصلا به طلاق نکشه
آره درسته
متاسفانه خیلی زیاد شده و آخر همشون هم دختر بدلیل فشارهای عصبی بالایی که متحمل شده و خواهد شد باید از همه چیش بگذره و بشود آنچه نباید بشود
انشالله
یلدا یعنی بهانه ای برای در کنار هم شاد بودن و زندگی یعنی همین بهانه های کوچک گذرا.
یلداتان مبارک و زندگیتان پر از بهانه های شاد باد.
ممنون باران جان
زندگی شما هم شاد شاد انشالله
نخیر!
مشخصه هنوز پروژه هه جواب نداده که وبلاگت بروز نیست...
نچ جواب نداده :D
در تلاشیم خدا بخواد