...

خیلی درد آوره وقتی ببینی یکی از بهترین دوستات تو رابطه ی عاطفیش به بن بست خورده و داره به طلاق فکر میکنه....

 و این تمام فکر و ذهنت رو درگیر میکنه ، اون هم تو این روزهای سخت ....

سردرد های عصبی میگرنیش رو ببینی و نتونی باهاش زیاد هم صحبت بشی چون ازش دوری ...


یکی از خبر های خوشی که این روزها امیدوارم هر لحظه بشنوم شیرین شدن رابطه ی سارا با همسرش بعد از فقط یک سال و نیم زندگی هست.

یک اتفاق خوب،‌در یک صبح پر از مشغله ودر هوایی بارانی و بسیار زیبا

در اتفاقی بسیــــــــــار نادر ،‌امروز صبح در دانشگاهی که معروفه به کلاغ هاش(*) یک جفت طوطی ( عین همین خوشحالی که تو عکس میبینین ) روی درخت مشاهده نمودیم ،‌خیلی بزرگ و قشنگ بودن 


------------------------------------------------------------------------

(*) اگر میخواهید عظمت دسته های کلاغ  و سیاه شدن آسمان پس از بلند شدن یکباره ی آنها از روی درخت را  در پاییز مشاهده کنید  سری به دانشگاه ما بزنید :| :| 

راه

همه چیز برنامه ریزی شده است...

همه ی اتفاقات  برای آزمودن تو 

برای اینکه ثابت کنی آیا در آنچه که میگویی ثابت قدم هستی ؟!

برای اینکه باور کنی  آن مسیری که گام برداشته ایی اشتباه نیست...


و تو گاهی فراموشت میشود ، قراردادهایی که بسته ایی را


تکیه گاهت هنوز پابرجا و مستحکم است و این تویی که برای تفکر سرت را جلو می آوری و نا خواسته از تکیه گاهت دور میشوی، در این صورت فقط زیر پایت را خواهی دید و تفکر طولانی مدت موجبات سر دردت را فراهم میسازد و لاغیر 

اما اگر فراموش نکنی پشتیبانت را و همانگونه که به او تکیه کرده ایی به تفکر بپردازی موجبات آرامشت را خود فراهم میسازد 


حتی دیدن یک دوست، ملاقات با افراد مختلف، مطالعه ی ناخواسته ی یک مطلب همه و همه در همان راستایی است که او برایت رقم زده ، و چراغهایی هستند که  تو را برای انتخاب مسیر راهنمایی میکنند.



این روزها همه اش را تجربه میکنم و با لبخندی همراه با تشکر  از کنارشان میگذرم


باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش // بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش


ای دل اندربند زلفش از پریشانی منال  // مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش


رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار// کار ملک است آن چه تدبیر و تامل بایدش


تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست//  راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

مسافران نجف

دیشب خواب دیدم 


خواب دیدم با بچه های شبگرد ، بچه هایی که خیلی هاشونو ندیدم حتی داریم میریم نجف...


سارا و سحر و گمنامه رو خیلی خوب یادمه که بودن 



آرامش

وَإِن یَمْسَسْکَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلاَ کَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدُیرٌ (انعام آیه ی 17)
و اگر خدا وند (برای امتحان و مانند آن )به تو زیانى برساند هیچ کس جز او نمیتواند آن را برطرف کند، و اگر اراده ی خیرى برای تو کند، هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد. آن را به هرکس از بندگانش بخواهد میرساند و او آمرزنده ی مهربان است

مَا یَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلَا مُمْسِکَ لَهَا وَمَا یُمْسِکْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ(فاطر آیه ی 2)
هر رحمتى را که خدا براى مردم گشاید بازدارنده‏اى براى آن نیست و آنچه را که باز دارد پس از [باز گرفتن] گشاینده‏اى ندارد و اوست همان شکست‏ناپذیر سنجیده‏کار
.............................................................................................................
آرامش یعنی همین، همین کلمات رو که با خودت تکرار کنی تمام است، دیگر نگران هیچ چیز نخواهی بود