همین روزها

دلم میخواد بنویسم، از همه چیز، از همه ی اتفاقات خوب و سخت دو رو برم 

زهرا خانوم حالا 6 ماهش کامل شده چند روزه که دندونش نیش زده میتونه غلت بزنه و بسیار بسیار بازیگوشی میکنه. و ما داریم لذت بزرگ شدن جوجو خانوما رو تنهایی تجربه میکنیم. کاش میشد این لذت قشنگ دنیا رو با عزیزترین های زندگیمون تقسیم کنیم. کاش پدر و مادر پیشمون بودن






نظرات 2 + ارسال نظر
زهرا بانو چهارشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1394 ساعت 05:39 ب.ظ

سلام عزیزم
مادر شدن چطوره؟
دختر کوچولوت خوبه؟
دوری از پدر و مادر خیلی سخته

سلام سلام
خوبین شما؟
ببخشید کدوم زهرا؟؟؟ دور و بر ما الحمدالله یه عالمه زهرا هست
دخی خانم ماهم که اسمش زهراست خوبه. سلام داره خدمت شما
دوری که سخت بود با وجود نی نی زهرا سخت تر هم شده !

زهرا بانو دوشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1394 ساعت 12:27 ق.ظ

سلام
منم دیگه زهرا تهرانی همون سارای قدیم چند بار بنویسم خب

پسر من که خداروشکر یزرگ شده

خخخخ

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد