خانه...


دلم خانه ی خودمان در مشهد را میخواهد 

مادر

پدر

مریم 

محمد علی

پدر بزرگ و مادربزرگ ها؛ جمع خاله هاو دایی ها و بچه هایشان، عمه و ها و عموها و بچه هایشان

خانه ی پدربزرگ...عید...

جمع های ملایر....

مامان

بابا

آبجی لیلا

 فاطمه و برادرهای بزرگتر


دلم همه شان را میخواهد...



ما آدمها وقتی دوری از اقوام را درک میکنیم؛ به این نتیجه خواهیم رسید که چرا و چطور با مسائل کوچک و بی اهمیت جمع ها را بهم زده و دور میشویم .... دور میشویم... دور میشویم و این دور شدن بی محبتی می آورد...


یادم باشد که  خانواده عزیزترین و گرم ترین کانون هاست... برای گرم تر شدنش بکوشم...


----------------------------------------------------------------------------------------------------------

*: همه ی دوستانی که اینجا هستند خیلی خوب هستند...خیلی خوب، اما ...اما خانواده چیز دیگریست



اولین کار دست بانو در منزلمون


سلام این اولین کار دست بانو هست

از سر انگشتان مبارکش این بار هنر قلاب بافی باریده

می خوایم بذاریم تو باغچه کوچولوی بانو

التماس دعا