آنها

چه هدیه ایی بهتر از این که کنار پدر و مادرت زندگی کنی؟

و چه دردی بالاتر از این که ترجیح میدهیم دور از خانواده باشیم و زندگیه بی دغدغه ایی را بگذرانیم؟

چه لذتی بالاتر از خدمت کردن به پدر و مادرت؟

کاش میشد برای همیشه در خانه ی آنها ماند... 

ازدواج کنی اما خانه ات همانجا باشد

خوشا به حال آنها که نزدیک پدر و مادرشان زندگی میکنند


نظرات 3 + ارسال نظر
تمنا چهارشنبه 30 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 11:24 ب.ظ

سلام

ان شاالله بزودی ببینی شون :) خدا حفظشون کنه برات

. جمعه 2 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 03:51 ب.ظ

گاهی خدا یک توفیقی را از آدم می گیرد به جایش توفیق های دیگری نصیبش می کند. آن ها را پیدا کنید. مداومت هم داشته باشید. اگر پیدا نکردید به خودتان مشکوک شوید. مگر می شود خدا کوتاهی کند.
این ها همه امتحاناتی است که مومن واقعی معلوم شود. نکند بعد 20-30 سال بفهمیم ما عادتا خیلی کارها را می کردیم و اگر شرایطمان عوض شود خدا را نمی شناسیم. خیلی مواظبت کنید.
سربلند باشید.

بله درسته
خیلی مشتکرم از پیام تان، انشالله بتوانیم قدر عزیزانمان را بیشتر بدانیم. این پست بهانه ایی بود برای بیان عزیز بودن خانواده و اینکه دوست, هرچقدر هم که دوست باشد و با محبت و زیاد... خانواده نمیشود برایمان
انشالله خداوند عمر با عزت به آنها بدهد
بله درست است، باید مدام توفیقات خداوند را به نفسمان گوشزد کنیم.

کفتر ایوون طلا جمعه 26 دی‌ماه سال 1393 ساعت 12:50 ب.ظ http://kaftar-eyvuntala.blogfa.com/

سلام سمانه جان من مریم هستم از دوستان فاطمه(خواهرشوهرت)تعریفت رو خیییییییییییلی شنیدم..راستش این مطلبتو خوندم دیگه نتونستم نظرنذاشته برم بیرون.من هم مدتیه ازدواج کردم و از خانوادم دورم و خوب حست رو درک میکنم البته شما بجز خانوادت از ی چیز باارزش دیگه ام دور شدی و اون حرم امام رضاس..راستش همییشه ارزوم بود مشهدی بشم اما نشد..منم مثل شما دلتنگم..هم دلتنگ خانواده م دلتنگ امام رضا..
واقعا ایکاش میشد هم کنار خانواده بود هم کنار امام رضا و هم ازدواج کرد..

سلام مریم جان
سلامت باشی خانم، فاطمه خودش خیییییلی خوبه
انشالله که این دوری از خانواده بهترین موقعیت رو برای خودسازی برامون رقم بزنه، این تحمل دلتنگی خودش کار خیلی بزرگیه

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد