آشفته جات ذهن درگیرمان!

 من احساس میکنم دلیل راهی شدن بسیاری از جوونهای ما به نواحی جنگی در سالهای دفاع مقدس، رنج و سختی ایی بوده که در زندگی متحمل بودن

مردم در اون زمانها برای بدست آوردن اولیه های زندگی خودشون هم باید کلی تلاش میکردن، مشکلات مالی زیادی داشتن و این باعث میشده که مبارزه با نفس خوبی داشته باشن. 


اینجاست که یاد سخن امام حسین ع میفتیم که به گروه یزیدی ها فرموند شکم های شما از حرام پر شده... 

چقدر این شکم موثر است بر طی طریق

وقتی به هر آنچه که بخواهیم به راحتی برسیم و برای داشتنش لحظه ایی هم فکر نکنیم، وقتی هر چه که شکممان هوس کند سریع برایش مهیا کنیم... عاقبتمان میشود همان ها مقابل امام شان ایستادند و یا آنها که خودشان را جلوتر از امام و خردمندتر از او دانستند... 

بزرگترهای میگفتند خدا حاجت شکم را زود میدهد... نمیدانم چرا... این روزها فکر میکنم شاید آن هم امتحانی است... وقتی هوس غذایی میکنی و مثلا به خیال خودت داری مبارزه میکنی با نفست که نروی و آن را نخری یا نپزی و نخوری... در همان زمان همسایه در میزند و ظرفی از غذای هوس کرده ی شما می آورد ، یا پدر همان غذا را از بیرون برای شما خریده و آورده .... اینها همه معنا دارد ....

مبارزه با نفس برای ما شده کشک ... اصلا یعنی چه! بابا لذت ببر از چند روزی که در اینجا هستی

خدا به فرزندان ما رحم کند ...



انسان

گاهی از خودم متنفر میشم که چرا این همه برای دیگران دل میسوزونم... 

حتی در این حد که جواب تک تک پیام هام رو زود میدم که مبادا ناراحت بشه از اینکه به این همه آدم پیام فرستاده و هیچ کس جوابی یا تشکری ازش نکرده...

گاهی کلی وقت میزارم تا با کسی صحبت کنم، کسی که شاید اصلا ندیده باشمش، شاید صحبت کردنش با من باعث بشه کمی از رنج هاش کم بشه ...

اما ...

اما گاهی تمام انرژیم رو بعضی ها میگیرن 


خدایا کمکم کن که بخاطر آدما محبت نکنم 

خانم

به نام حق

هر خانومی دوس داره یه روزایی خانوم خونه باشه

ظرف بشوره، رفت و روب کنه، غذای خوشمزه و متنوع بپزه، کیک و شیرینی درست کنه، با بچه ها بازی کنه و ... قرآن بخونه، عبادت کنه...استراحت کافی داشته باشه 

گاهی فکر میکنم کاش تماما خانوم خونه بودم

فکری آزاد، روحی بزرگ و و وقت برای همه ی کارهایم داشته باشم 

ما خانومهای این روزگار در کنار کارهای دیگر گاهی هم خانه داری میکنیم و زمان کمی را برای خانوم بودن میگذاریم. اصلا توانی برای خودمون نمیگذاریم که تو خونه که بتونیم کاری بکنیم

اما در کنار همه ی اینها کارکردن پاره وقت خانوم را، کاری که دوست بدارد نه اینکه از سر اجبار برود و روان خود را داغان کند!، و کسب درآمد او را به نفع زندگی و اعصاب و روابط خانواده میدانم 


کاش تحصیلات انسانی داشتم....