امروز هستیم و فردا به خاطره تبدیل میشویم...


نظرات 1 + ارسال نظر
مهاجر دوشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:49 ب.ظ

:)

یه فردا روزی بیاد دلتون برای من تنک شه واینکه با خیال راحت دو نفره برید بیرون :دی

سلام ننه :(
کجایی نمیابمت ؟ خوبی؟ نمیکی این دخدرت دق میکنه میمیره
اخی م خوبه حالش؟
دلم تنک شده
بعله دیکه مشغول شستن و سابیدنی توی جت نمیابمت میایم اینجا بلکم جیزی دستکیرمون شد :دی

کیبوردم مریض شده ننه به بدبختی این کامنتو کذاشتم :D

الله یحفظکم :)

سلام علیکم
اون روز اومده آبجی، مثه چی دلمون برات تنگ شده،بیشتر برا عکاس بودنت:d
اخی هم حالش خوبه، سلام داره
واقعا اصلا وقت ندارم، یکمم که وقت پیدا میکنیم مهمونی دعوت میشیم:d
ببرش بیمارستان اساتید مکانیک:d
قربونت:)

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد