کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَهُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ


این روزها که اینجا هستم و میدانم که برای مدت کوتاهی در این کشور زندگی خواهم کرد 

هنگامی که چیزی را دوست دارم بخرم با خود میگویم من که اینجا ماندنی نیستم پس بهتر است نخرم

نگاهم به اطرافم به گونه اییست که مطمئن هستم اینجا نمیمانم، پس دل نبندم

و این داستان زندگی ماست که دلمان را به تعلقات فانی این دنیا خوش میکنیم با این حال که میدانیم جاوید نخواهیم بود و به دنیایی دیگر تعلق داریم

برای خود وابستگی ایجاد میکنیم و فکر ترک این دوست داشتنی ها مایه ی عذابمان است 

کاش بتوانیم مثل این روزهای بی تعلقی به اروپا و زودگذر بودن این روزها زندگی کنیم


نظرات 3 + ارسال نظر
مهاجر دوشنبه 8 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:14 ب.ظ

بگذارید و بگذرید ، ببینید و دل مبندید ، چشم بیاندازید و دل مبازید ، که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت .

گاهی انقد در ورطه ی دلبستگی های کاذب فرو میرویم که متوجه نیستیم "که صد فتنه درش پنهان است"

هعی خواهر !


دعایمان کنید در آن بلاد کفر با آن دل زلالتان، خدا آنجا سرش خلوت تر است . و اینجا بسی سرشلوغ ! باید نوبت بگیریم ...

امااونجا شما به خدا نزدیکترین، ملایر بالای کوه هست و اینجا هم سطح دریا، بلکم پایین تر

مهاجر دوشنبه 8 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:25 ب.ظ

نچ عروس جان !
بحث سر این است که بالای کوه هم بریم باز دیس کانکت ایم ، ولی شما ته اقیانوس هم بری آره و اینجوریا ... زلالی ُ و اینا :)

میدونی که روی حرف خوار شوور نباس حرف زد ؟ :D :*

آره میدونم

تو هم خبر داری که رو حرف مادر نباید حرف بزنی؟!

سید حسین دوشنبه 8 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:53 ب.ظ

دید جالبی بود.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد