-
من!
چهارشنبه 28 خردادماه سال 1393 13:11
نمیدونم چرا این روزها به هیچ عنوان دوست ندارم از خانه خارج بشم... حال هیچ کاری رو ندارم غیر از کارهای منزل... خدایا این رخوت و اینرسی سکون رو از من بگیر
-
نیمه ی شعبان
جمعه 23 خردادماه سال 1393 14:36
سلام عید همگی مبارک باشه انشالله زندگی تون پر از شادی و خوشی باشه این شعر زیبا رو یکی از عزیزترین دوستانم "عبد خدا " برای امام زمان گفته و برام فرستاده مقابل دو چشم تو، زمین هبوط می کند به پاس جلوه رخت، زمان غروب می کند نگاه می کنی به موج، به عرش خانه می زند به پیش جزر و مد عشق، ماه سکوت می کند سلام می دهی...
-
شب های سفید
جمعه 23 خردادماه سال 1393 14:07
شب های سفید پدیده ایی هست که در کشورهای شمالی کره ی زمین رخ میده و این یعنی اینکه هوا هیچ وقت تاریک مطلق نمیشه ( یا روشن هست و یا گرگ میش صبح گاهی) و آفتاب بطور کامل غروب نمیکنه این روزها ساعت 10:30 شب اذان مغرب هست و ساعت 1:43 صبح امساک و ساعت 2:13 اذان صبح هست امساک رو برای این قرار دادن چون در این شب ها نمیشه زمان...
-
وحشی گری غرب - تمدن بی حجابی
جمعه 23 خردادماه سال 1393 13:46
کاش هیچ وقت توی کشورهای غربی هوا آفتابی و خوب نشه ...
-
دروغگوها
جمعه 16 خردادماه سال 1393 01:04
به نام حق از هر ٥ خبر CNN سه تاش یا حتی بیشتر، از مسلمانهاست . میگردن در دور افتاده ترین شهرهای مسلمان نشین یک مورد خاص پیدا میکنن و کلی براش دل میسوزونن الان تقریبا یک هفته است که یک خبر خاص از یک خانوم مسلمان مسیحی شده و ظلم خانواده ی مسلمانش به او در خرطام سودان در صدر خبرهاست هر پنج دقیقه یکی از برنامه های CNN این...
-
آلمان نامه
سهشنبه 13 خردادماه سال 1393 21:31
پرده اول چند روزی ایست که برای کاری آمده اییم آلمان جنوب آلمان شهری به نام Tubinge آلمان کشور با صفاییست مخصوصا جنوبش اینجا اتوبان هایی دارد با سرعت نامحدود ! یعنی ماشین ها با هر سرعتی میتوانند در آن برانند، گاهی میدیدی ماشینی چونان برق از کنارت رد میشد و تو اصلا نمیفمیدی این از کجا آمد و سرعتش چند کیلومتر بر ثانیه(!)...
-
شعبان
دوشنبه 12 خردادماه سال 1393 12:02
مبارک باشد این اعیاد بر شما نمیدانم چرا اینقدر هوای ایران بودن دارم حتی زیبایی های اینجا (آلمان)، سکوتش و طبیعتش هم نمیتواند هوایم را عوض کند... و من مدام خواب خانواده ام را میبینم...کاش حداقل آنها اینجا بودند
-
زندگی
یکشنبه 4 خردادماه سال 1393 13:57
یکی از سفره های ماه رمضان پارسال که مهمان داشتیم با وسائل اندک و بدون مارک هم میشود زندگی کرد، مهمانی گرفت و شاد بود
-
...
یکشنبه 4 خردادماه سال 1393 13:22
دلم مشهد میخواهد
-
مردانی از جنس نور...
یکشنبه 4 خردادماه سال 1393 12:52
شهدا انسان های والایی بودند و مردانی که با وجود عشق و علاقه به همسر، فرزندان و تحصیلاتشان، آرزوی شهادت دارند و منتظر گوشه چشم رهبرشان هستند نیز مانند آنها انسان های بزرگی هستند. مردانی که در اطرافم کم نیستند زرق و برق دنیا آنها را مسحور خویش نکرده و آنها وارسته اند از دنیا و مایتعلقش... آنها که رفته اند نیز فرزندان...
-
خانم
شنبه 3 خردادماه سال 1393 21:27
به نام حق هر خانومی دوس داره یه روزایی خانوم خونه باشه ظرف بشوره، رفت و روب کنه، غذای خوشمزه و متنوع بپزه، کیک و شیرینی درست کنه، با بچه ها بازی کنه و ... قرآن بخونه، عبادت کنه...استراحت کافی داشته باشه گاهی فکر میکنم کاش تماما خانوم خونه بودم فکری آزاد، روحی بزرگ و و وقت برای همه ی کارهایم داشته باشم ما خانومهای این...
-
رم نامه
پنجشنبه 1 خردادماه سال 1393 19:01
بسم الله میخوام در این کوتاه خاطرات سفر به ایتالیا، شهر رم رو بنویسم سفر رو با پروازی از هواپیمایی Rayan air شروع کردیم، هواپیمای کوچک و قدیمی که مشخصه ی این هواپیمایی پروازهای ارزون قیمت اون هست، خب اینها چرا پرازهاشون اینقد ارزون هست، در طول سفر کبین کرو! (یا همون خدمه ی پرواز) مدام اجناسی مثل عطر، بدلیجات، بلیط های...
-
تاوان
یکشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1393 00:31
بعضی از شدائدی که به ما میرسه تاوان بی فکریها و مخالفتهای دوران جاهلیت ماست .... خدایا بد بخت بودیم و نفهمیدیم.... رَبَّنَا وَلا تُحَمِّلْنَا مَا لا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلانَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ
-
...
سهشنبه 23 اردیبهشتماه سال 1393 15:18
همسری دارم به روشنی و زلالی چشمه ها و من لیاقت چنین مهربانی را .... روزت مبارک
-
روز مرد
سهشنبه 23 اردیبهشتماه سال 1393 15:15
امروز روز پدر هست، روز مرد خدایا همه ی پدرای زمین رو برای بچه هاشون نگه دار و اونها رو مشمول دعای خیر پدرها و فرزندان شهید بگردان دیشب خواب قشنگی دیدم، خواب آقا، رهبرمون، نمیدونم تعبیرش چیه، هرچی که هست هنوز از دستی که به روی سرم کشید سرمست و شادمانم، لطافت دستاش رو هنوز روی سرم احساس میکنم؛ انشالله خدا این پدر مهربان...
-
آن روز
سهشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1393 09:55
بالاخره روز دفاع رسید شنبه 13 اردیبهشت1393 خسته شدم دیگه زود تموم بشه ، کاش نمره ی خوبی بهم بدن همین که دور از استاد بودم توانم رو کم میکرد همسر جان دو هفته ایی هست که رفته دیار پی درس و مشقش و من هنوز سنگر مشهد رو خالی از وجود پر برکت خودم نگذاشتم! هر کس که دوست داشت تشریف بیاره کلاس 216 ، خوشحال میشم
-
ولادت بانوی صبر
پنجشنبه 15 اسفندماه سال 1392 12:14
دو سال پیش شب ولادتش را در نجف و روزش را در کربلا جشن گرفتیم چه شبهایی... سال پیش؛ ولادتش مصادف شد با مراسم ازدواجمان ولادتش مبارک
-
این نیز میگذرد
سهشنبه 29 بهمنماه سال 1392 16:10
بسم الله خیلی حرف دارم برای گفتن اما تا اطلاع ثانوی فرصت نوشتن های مفصل رو ندارم باشد برای بعد از دفاع انشالله التماس دعا و من الله التوفیق سمانه بانو مورخ 29بهمن ماه سنه ی 1392 مقارن با 18 ام فوریه ی 2014 میلادی
-
سالگرد
جمعه 18 بهمنماه سال 1392 15:38
اسم این وبلاگ رو اقیانوس گذاشتم به یاد پدربزرگ همیشه میگفت من دلم اقیانوسه و واقعا دلش اقیانوس بود دیروز دومین سالگرد رفتنش بود رفتنی که من رو از خیلی چیزها جدا کرد... پدربزرگ عزیز، یادت هست که دو دغدغه ی بزرگ داشتی وقت رفتنت؟ یادت هست که سفارشش را به همه کردی؟ ..... حل شده اند.... اما میدانم که این روزهادلت از خیلی...
-
مَرد
سهشنبه 15 بهمنماه سال 1392 16:16
مرد باید انبساط روحی زیاد همراه با روحی بزرگ داشته باشد
-
ایرانی - اروپا
سهشنبه 15 بهمنماه سال 1392 15:21
اینجا با وجود اشتراکات زیاد بین آدما با وجود شباهت های زیاد با وجود تنهایی زمین تا آسمون بین آدما فاصله است هیچ کس حرف دیگری رو نمیفهمه هیچ کس تنهایی های دیگری براش مهم نیست دلم از آدمای اینجا گرفته همه خوبن اما نمیشه ارتباط موثر و خوبی بین آدما برقرار کرد شاید اونها هم روزی میخواستن مثل من با این موج بی مهریها مبارزه...
-
جارو برقی
یکشنبه 13 بهمنماه سال 1392 14:43
بالاخره جارو برقی خریدیم | | ساختن زندگی با تلاش خودت لذت خاصی داره
-
دکتر لطفی در دلفت
جمعه 11 بهمنماه سال 1392 22:50
دیدن یک آشنا توی جایی که همه غریبه ان احساس عجیبی به آدم میده غریبه ایی که در بین خیل عظیمی از غریبه ها، آشنا محسوب میشه امروز دکتر لطفی را دیدم، در دانشگاه صنعتی دلفت و حس بودن در ایران، مشهد، دانشگاه فردوسی، در من زنده شد دنیا خیلی کوچکتر از آن است که گمان میکنیم....
-
اروپا
جمعه 4 بهمنماه سال 1392 19:24
اینجا اروپاست روزانه افرادی درب خانه ها را میزنند برای ... برای تبلیغ دین های مختلف... گاهی بودایی می آید، گاهی یهودی و گاه مسیحی ... و اینها را در کشوری میبینم که معروف است به اینکه غالب ساکنانش هیچ دینی ندارند پ. ن: امروز آقای هلندی الاصلی با لباسی شبیه این عکس و با کتابی که دینش را معرفی میکرد زنگ خانه را زد،...
-
آشپزی
چهارشنبه 2 بهمنماه سال 1392 21:31
یه غذای خوشمزه ی هندی مقداری لوبیا سبز رو توی آب میپزیم و آبش رو خالی میکنیم مقداری هم لوبیا قرمز میپزیم توی تابه پیاز و سیر و یکی دوتا گوجه و هرچیزی که دم دستتون میاد (من کدو رو نگینی خورد کردم با یه دونه سیب زمینی کوچیک ریختم) میریزین، میتونن ذرت و قارچ و از اینجور چیزها هم اگه دوست داشتید اضافه کنید بعد یه قاشق آرد...
-
23 ام اسفند سال 1391- حرم امام رئوف
دوشنبه 23 دیماه سال 1392 23:09
عکسی که بارها و بارها به تماشایش نشسته ام و هر بار سخنی جدید با من دارد شادی مادرانمان ، التهاب و اضطراب من . چشم های خیس پدر، حرف های شیرین عمه، همراهی و هدیه پر ارزش مریم(عبد خدا) و چهره ی مریم(خواهر) و گلهای یادگاریش... پ.ن: آقای عاقد گفتند سوره ی نور را بیاور؛ و من نتوانستم، گفت بخوان... و من فقط خواندم... و لحظه...
-
کارت عروسی ما
دوشنبه 23 دیماه سال 1392 22:48
-
به مناسبت ازدواج پسر دایی عزیز
دوشنبه 23 دیماه سال 1392 22:32
خبر مسرت بخش ازدواج شما ما را به دنیایی پر از شادی و خاطره برد. دنیایی همراه با پدر بزرگ عزیز که در آستانه ی دومین سالگردشان ازدواج شما رقم خورد. گذران روزهایی سخت و پر از هجمه های فکری برای شما و عروس بانوی عزیز را درک کردم و دعا میکنم که انشالله شادی با هم بودن را برای همیشه در کنار هم درک کنید. مادر و پدری مهربان...
-
حرم
دوشنبه 16 دیماه سال 1392 01:35
دلم عجیب حرم میخواهد، گوشه ایی دنج از حریم باصفای رضوی تماشای دسته های عزاداری .... پیاده روی های تا حرم و سکوت..... سکوت کند و به گنبد طلا خیره شود وقتی نگاه میکنم به آینده خودم را ناتوان و بی رمغ میبینم ، کاش میشد هرزگاهی روزهای زندگی را عقب و جلو کرد... و هنگامی که به خود می آیم، میبینم که هرآنچه به واسطه ی او...
-
اربعین
شنبه 7 دیماه سال 1392 15:02
امسال هم از قافله ی اربعین جا ماندم جا ماندنی بس ناگوار... آنها که رفتند دلم را پشت سرشان روانه کردم روانه ی حرم هایی که ... بماند بقیه اش...